پرسون گزارش می دهد؛

دولت در مفاهیم اقتصادی بازار سرمایه دقت لازم را ندارد

پرسون قصد دارد طی پرونده ویژه خبری عملکرد و نقش دولت را در هیاهو اخیر بازار بورس بررسی کند. این گزارش سومین قسمت از این پرونده خبری است.

به گزارش سایت خبری پرسون، در بازار سرمایه دولت به اشتباه تصور می کند که اگر قصد داشته باشد قدرت اقتصادی خود را به دنیا و مردم نشان دهد باید رشد شاخص بورس را افزایش دهد.

دولت به این موضوع توجه نمی کند که شاخص به صورت واقعی افزایش پیدا نمی‌کند و مانند دماسنجی که فردی در زیر آن آتش گرفته باشد و بی دلیل روز به روز بالاتر می رود. پس میتوان این انتقاد را به دولت داشت که در مفاهیم اقتصادی دقت لازم را ندارد.

مداخله دولت در بازار سرمایه خوب یا بد؟

اکثر کارشناسان اقتصادی طرفدار دخالت دولت در بازار سرمایه و هیچ بخش اقتصادی دیگر در شرایط عادی نیستند. اما در شرایط غیرعادی اعتقاد دارند دولت باید مداخله کند.

وقتی کارشناسان بازار سرمایه نسبت به قیمت سهام ابراز نگرانی می کنند و تعدادی از سرمایه گذاران بزرگ و حرفه ای با تخلیه تدریجی پورتفوی خود و فروش سهام این سیگنال را به دولت می دهند که از نظر ما قیمت ها ارزش ندارد، دولت باید متوجه این موضوع شود بخش خصوصی که دنبال منافع خودش در شرایطی که قیمت سهام در حال افزایش می باشد پس قیمت ها غیر واقعی است. در این امر دولت برای این که بتواند هیجان مردم را کنترل کند باید مداخله کند و رو آتش آب بریزد نه اینکه با سیگنال های غلط روی آن بنزین بریزد و شعله ورتر کند.

در شرایط فعلی بازار بورس هم دولت این کار را کرد. یعنی در شرایطی که شاخص به عدد غیرطبیعی رسیده بود همچنان به مردم می گفتند که دلار نخرید و بهترین مکان سرمایه گذاری بورس است .دولت در چنین شرایطی باید مداخله کند. دولت از طریق عرضه در بورس یک ارتباط برد برد را تجربه کرد.

چون دولت به پول نقد احتیاج داشت و دنبال خصوصی سازی بود پس می توانست از طریق عرضه سهام خود را بفروشد و به پول نقد برسد و هم هیجانات را کاهش دهد.

دولت به اندازه کافی سهام عرضه کرد؟

دولت مجموعه بزرگی که یک سری کارها را انجام می دهد. دولت زمانی شروع به عرضه کرد که که دیگر زمانش گذشته بود و در زمانی که باید جمع می کرد شروع به عرضه کرد.

ماجرا نامه اعتراضی 25 اقتصاددان چه بود؟

این نامه در اواسط تیرماه در شرایطی منتشر شد که چندین ماه شاهد رشد شاخص بورس بودیم. تجربه به این 25 اقتصاددان ثابت کرده بود که این رشدهای بی دلیل کاهشی شدید را در پی خواهد داشت. در این شرایط دولت به جا کنترل هیجانات مردم و استفاده از علاقه مردم برای سرمایه گذاری در بورس به آتش هیجانات دمید.

مفاد اصلی نامه چه بود ؟

پنج بند اصلی این نامه به سه گروه تقسیم می شود. در مواقعی که ما با افزایش شدید قیمت مواجه هستیم به دلیل افزایش تقاضا باید راه مقابل آن را که افزایش عرضه انتخاب کنیم.

دو تا از بندهای این نامه به این اشاره داشتند، که دولت عرضه سهام خود را افزایش دهد که باعث می‌شود عطش تقاضا کاهش پیدا کند به علاوه اینکه به تامین مالی دولت هم کمک می شود. اما دولت خیلی کم از ابزار خود استفاده کرد.

محور بعدی نامه در خصوص بحث ارتباط بین سیستم بانکی و بازار سرمایه بود که یکی از طریق جلوگیری ازافزایش وام دادن به کارگزاری ها و در واقع کاهش اهرمی کردن پیشنهاد داده شد بود.

دوم اینکه در شرایطی که نرخ تورم بالایی داریم و بانک مرکزی به اشتباه داشت نرخ بهره را کاهش میداد از بانک مرکزی خواستند جلو این سیاست را بگیرد و حتی نرخ بهره را افزایش دهد. چون افزایش نرخ بهره هم باعث جذابیت سیستم بانکی می شود و بخشی از منابع به آن سمت سوق پیدا می کند.

در متولوژی ارزش گذاری میتواند باعث کاهش نسبی قیمت سهام شود که البته این سیاست هم عملا اجرا نشد و آخرین محور و مهم ترین قسمت نامه این بود که هرگونه سیگنال بیمه گری از سمت دولت به مردم داده نشود. بعضی از سخنرانی هایی که میتواند در مردم این حس را ایجاد کند که دولت داره بیمه گری بر دارایی ریسک پذیر می کند و این سیگنال غلط که مردم میتوانند هر ریسکی را با هزینه هر شخص دیگری انجام دهند باید حذف شود.

207051