پرسون گزارش می دهد؛

حمایت دولت از بورس چه بلایی سر بازار آورد؟

پرسون قصد دارد طی پرونده ویژه خبری عملکرد و نقش دولت را در هیاهو اخیر بازار بورس بررسی کند. این گزارش دومین قسمت از این پرونده خبری است.

به گزارش پرسون، با رشد شاخص عده ای از افرادی که در بازار به سفته باز و نوسان گیر معروف هستند حضور پررنگ تری پیدا کردند و با استفاده از شبکه های اجتماعی مردم را بیشتر تشویق کردند.

چون مردم به صورت مستقیم وارد بازار سرمایه می شوند و پیچیدگی هایی که بازار سرمایه و سهام دارد از درک عوامل بنیادین در قیمت گذاری ناتوان هستند در این دام ها می افتند.

در بازار سرمایه دو بانک خصولتی وجود دارد که قیمت سهام آنها زیر صد تومان است و همان طور که آگاه هستید قیمت اسمی سهام در ایران صد تومان اما قیمت سهم این بانک ها سی الی چهل تومان بود.

کسانی که با تحلیل اسمی آشنا هستند، می داند که ارایه سهام زیر صد تومان اشتباه فاحش است و حتما ضرری را سهامدار متحمل خواهد شد. اما مردم عادی از این موضوع آگاهی نداشتند و شروع به خرید سهام ها کردند. بعد از گذشت مدتی قیمت سهام ها را افزایش دادند به طوری که قیمت سهام به سرعت نه تنها بالای قیمت اسمی می رود بلکه سه تا چهار برابر قیمت اسمی معامله می‌شود.

موارد ذکر شده عواملی بود که سفته بازها برای این که منافع خود را تامین کنند بر تنور تشویق مردم برای خرید سهام دمیدند و این امر سبب رشد قیمت ها و رش

بازار سرمایه دچار حباب است؟

کلمه حباب در شرایط فعلی بسیارحساسیت برانگیز شده است. در تعریف حباب باید گفت: در هر بازاری اگرعرضه و تقاضا و قیمت خروجی بازار از تعادل خارج شود، حباب ایجاد می شود. در صورتی که ارزش ذاتی راحت تر محاسبه شود، اندازه گیری حباب آسان تر است. به علت آن که محاسبه ارزش ذاتی سهام آسان نیست و همان محاسبه را نمی توان در بورس تکرار کرد به راحتی نمی توان حباب را در بازار سهام محاسبه کرد.

در این میان عده ای در دفاع از اینکه بورس دچار حباب نیست معتقد بودند که بورس قبلا در شرایط بی ارزشی بوده و چون درحال گذر به تعادل رسیدن است، رشد شاخص طبیعی بود.اما این گفته اشتباه است. زیرا محاسبات دانشمندان برای بی ارزش بودن یا با ارزشی شاخص بازار در طی زمان‌های مختلف تغییر می کند.در آینده خود بازار نشان می دهد که کدام یک از طرفین واقع گرایانه تر به موضوع نگاه کردند.

حمایت دولت از بورس چه بلایی سر بازار آورد؟

در ایران علی رغم مشکلاتی که داریم واشتباه هایی که دولت در مدیریت اقتصاد دارد و مردم هم به این اذعان دارند و شاکی هستند اما در رفتار مردم اعتماد فوق العاده را به دولت شاهد هستیم .

البته گاها مثال نقض هم برای این موضوع وجود دارد مثلا بارها رییس بانک مرکزی یا رییس سازمان برنامه هشدار می دهد که دلار نخرید و به سمت این گونه بازارها نروید ولی معمولا مردم اعتماد نمی کنند.

منظور از اعتماد مردم به دولت این است که در بدترین حالت هم دولت در صورت شکست پول مردم را باز می گرداند. مردم بیشتر به عنوان یک پناهگاهی که میتواند ضررهای آنها را جبران کند به دولت نگاه می کنند.

206943